تکنیک های عملیات روانی و شیوه های مقابله با آن - قسمت هجدهم
بسم الله الرحمن الرحیم
قسمت هجدهم:
تعميم افراطي
(کلي بافي هاي مغرضانه درباره اسلام ، به آخرين فرم تحقير قابل قبول يک فرهنگ خارجي در غرب مبدل شده است .)
ادوارد سعيد
در تعميم افراطي اصولا واژه ها و اصطلاحاتي به کار گرفته ميشوند که به لحاظ عاطفي تداعي گر مفاهيم ارزشي و اعتقادات راسخي هستند که براي فرد ،ثابت کردن آنها نياز به اطلاعات و استدلال خاصي ندارد !
بي شک داوريهايي که بر پايه تصورات و عقايد قالبي و بي انعطاف استوار باشد ، ممکن است با واقعيت ارتباط داشته باشد اما اين ارتباط سطحي و غالبا نادرست است !
شخصي که در ذهن خود تصويري از ملتي مي سازد و آن را در مورد همه افراد آن ملت صادق ميداند ، اسير عقايد قالبي و قضاوتهاي سطحي و کلي شده است .
مخالفت برخي از سفيدپوستان آمريکا با سياه پوستان، وعدم پذيرش آنها در مدارس خود ، حاکي از داوري نژادپرستانه اي است که از قرنهاي گذشته در ميان سفيد پوستان شکل گرفته است .
((اي.ال و هرو ويتز )) تصاويري را به کودکان سفيد پوست نشان دادند و از آنها خواستند که اين تصاوير را تفسير کنند .
وقتي به کودکان خانه و باغ زيبا نشان دادند و از آنها پرسيدند ( زن سياه پوست چه مي کند؟) بسياري از کودکان جواب دادند که زن مشغول نظافت خانه و باغ است .
به عبارتي ، چون در ذهن کودکان مفهوم قالبي سياه پوست به صورت پيشخدمت و نوکر وجود داشت ، براي آنان تصور اينکه ممکن است در خانه اي به اين زيبايي ، سياه پوست کار ديگري جز کلفتي انجام دهد ، دشوار بود .
کاندا معتقد است که حتي مشاهده ي لحظه اي چهره هاي آمريکايي آفريقايي تبار براي سفيدپوستان کافي است تا کليشه ي منفي اين گروه را در ذهن خود فعال کنند و تعميم دهند !
يک تحقيق نشان داد تصاوير آمريکايي هاي آفريقايي تبار، ميتواند سبب شود که ساخت خشونت در ذهن ديگر آمريکايي ها فعال شود و در نتيجه به شيوه اي خشن تر رفتار کنند:
در هر بار تصويري از تعداد زيادي دايره در يک لحظه ، روي صفحه رايانه نقش مي بست و شخص آزمودني ، مجبور بود که تعيين کند تعداد دايره ها زوج است يا فرد ؟ بدون اطلاع دادن به اشخاص ، پيش از نمايش اين تصاوير ، تصويري از يک فرد جوان زير آزمون نمايش داده شد . براي نيمي از اشخاص ، تصوير يک فرد آمريکايي آفريقايي تبار و نيمي ديگر سفيد پوست نمايش داده شد .
اين تصاوير به طور آني ( نه بيشتر از 26 هزارم ثانيه ) به نمايش درآمد و سپس تصويري صفحه را ميپوشاند تا به اين ترتيب اشخاص آگاه نشوند که تصوير چهره اي را ديده اند!
کار تعيين زوج و فرد آنقدر ادامه يافت که در يک صد و سي امين بار ، پيام (خطا ) بر صفحه رايانه آشکار شد که خبر از اشکال در ضبط داده ها ميداد و به اشخاص گفته شد که شايد لازم باشد انجام اين کار از سر گرفته شود.
يک دوربين مخفي واکنشهاي اشخاص را در برابر اين خبر ناگوار ضبط ميکرد .
ارزيابها که از شرايط آزمايشي اشخاص بي خبر بودند ، ميزان خشونت افراد را ارزيابي ميکردند !و محقق هم که از شرايط آزمون بي خبر بود ، واکنش اشخاص را ميسنجيد !
اشخاصي که به طور ناخودآگاه چهره ي آمريکايي آفريقايي تبار را ديده بودند ، واکنش خشن تري نسبت به گروه ديگر داشتند !
به نظر ميرسد که صرف مشاهده چهره هاي آمريکايي هاي آفريقايي تبار کافيست تا ساخت خشونت در ذهن آمريکايي هاي سفيد پوست فعال شود که اين به نوبه خود سبب ميشود که آنها به شيوه اي خشن تر رفتار کنند.
به عنوان مثالي ديگر ، يکي از تحريفهاي آشکار دين اسلام در غرب اين است که خلاف تنوعات داخلي اين دين ، اسلام را به صورت يکپارچه و نقطه مقابل تمدن غرب به تصوير کشيده ميشود تا رويارويي و مخالفت با آن توجيه پذير شود !!
وحشت غرب از اسلام که افسانه ها و اسطوره هاي باستاني به آن دامن زده اند ، از دهه 1980 به بعد در يک سري از تحولات به شدت احياء شده است . در اين فرايند اسلام به نظام اعتقادي يکپارچه تبديل شده است و تنوعات داخلي يا انواع بافتهايي که در آن عمل ميشود ، توجه نميشود .
به اين صورت نه در مقابل يک نوع اعتقاد مذهبي مخالف ، که بر عليه تمام تمدن غرب قرار گرفته است و به عنوان کنايه اي براي وحشي گري ، سرکوب و عقبگرد به سوي (دوران تاريک ) قرون وسطي معرفي ميشود .
مک کولاف در اين رابطه مي نويسد :
اگر آمريکا بتواند افکار عمومي دنيا را متقاعد کند که مسلمانان وحشي و خشن هستند ، آنگاه کشتن آنها تخريب اموالشان مقبول تر به نظر خواهد رسيد . اين قالب تبليغاتي به طور معمول به وسيله رسانه هاي گروهي پخش ميشود ، به گونه اي که اين رسانه ها تصوير معدودي از مسلمانان جنگجو را به عنوان نماينده اسلام بازنمايي مي نمايند .
ادوارد سعيد
در تعميم افراطي اصولا واژه ها و اصطلاحاتي به کار گرفته ميشوند که به لحاظ عاطفي تداعي گر مفاهيم ارزشي و اعتقادات راسخي هستند که براي فرد ،ثابت کردن آنها نياز به اطلاعات و استدلال خاصي ندارد !
بي شک داوريهايي که بر پايه تصورات و عقايد قالبي و بي انعطاف استوار باشد ، ممکن است با واقعيت ارتباط داشته باشد اما اين ارتباط سطحي و غالبا نادرست است !
شخصي که در ذهن خود تصويري از ملتي مي سازد و آن را در مورد همه افراد آن ملت صادق ميداند ، اسير عقايد قالبي و قضاوتهاي سطحي و کلي شده است .
مخالفت برخي از سفيدپوستان آمريکا با سياه پوستان، وعدم پذيرش آنها در مدارس خود ، حاکي از داوري نژادپرستانه اي است که از قرنهاي گذشته در ميان سفيد پوستان شکل گرفته است .
((اي.ال و هرو ويتز )) تصاويري را به کودکان سفيد پوست نشان دادند و از آنها خواستند که اين تصاوير را تفسير کنند .
وقتي به کودکان خانه و باغ زيبا نشان دادند و از آنها پرسيدند ( زن سياه پوست چه مي کند؟) بسياري از کودکان جواب دادند که زن مشغول نظافت خانه و باغ است .
به عبارتي ، چون در ذهن کودکان مفهوم قالبي سياه پوست به صورت پيشخدمت و نوکر وجود داشت ، براي آنان تصور اينکه ممکن است در خانه اي به اين زيبايي ، سياه پوست کار ديگري جز کلفتي انجام دهد ، دشوار بود .
کاندا معتقد است که حتي مشاهده ي لحظه اي چهره هاي آمريکايي آفريقايي تبار براي سفيدپوستان کافي است تا کليشه ي منفي اين گروه را در ذهن خود فعال کنند و تعميم دهند !
يک تحقيق نشان داد تصاوير آمريکايي هاي آفريقايي تبار، ميتواند سبب شود که ساخت خشونت در ذهن ديگر آمريکايي ها فعال شود و در نتيجه به شيوه اي خشن تر رفتار کنند:
در هر بار تصويري از تعداد زيادي دايره در يک لحظه ، روي صفحه رايانه نقش مي بست و شخص آزمودني ، مجبور بود که تعيين کند تعداد دايره ها زوج است يا فرد ؟ بدون اطلاع دادن به اشخاص ، پيش از نمايش اين تصاوير ، تصويري از يک فرد جوان زير آزمون نمايش داده شد . براي نيمي از اشخاص ، تصوير يک فرد آمريکايي آفريقايي تبار و نيمي ديگر سفيد پوست نمايش داده شد .
اين تصاوير به طور آني ( نه بيشتر از 26 هزارم ثانيه ) به نمايش درآمد و سپس تصويري صفحه را ميپوشاند تا به اين ترتيب اشخاص آگاه نشوند که تصوير چهره اي را ديده اند!
کار تعيين زوج و فرد آنقدر ادامه يافت که در يک صد و سي امين بار ، پيام (خطا ) بر صفحه رايانه آشکار شد که خبر از اشکال در ضبط داده ها ميداد و به اشخاص گفته شد که شايد لازم باشد انجام اين کار از سر گرفته شود.
يک دوربين مخفي واکنشهاي اشخاص را در برابر اين خبر ناگوار ضبط ميکرد .
ارزيابها که از شرايط آزمايشي اشخاص بي خبر بودند ، ميزان خشونت افراد را ارزيابي ميکردند !و محقق هم که از شرايط آزمون بي خبر بود ، واکنش اشخاص را ميسنجيد !
اشخاصي که به طور ناخودآگاه چهره ي آمريکايي آفريقايي تبار را ديده بودند ، واکنش خشن تري نسبت به گروه ديگر داشتند !
به نظر ميرسد که صرف مشاهده چهره هاي آمريکايي هاي آفريقايي تبار کافيست تا ساخت خشونت در ذهن آمريکايي هاي سفيد پوست فعال شود که اين به نوبه خود سبب ميشود که آنها به شيوه اي خشن تر رفتار کنند.
به عنوان مثالي ديگر ، يکي از تحريفهاي آشکار دين اسلام در غرب اين است که خلاف تنوعات داخلي اين دين ، اسلام را به صورت يکپارچه و نقطه مقابل تمدن غرب به تصوير کشيده ميشود تا رويارويي و مخالفت با آن توجيه پذير شود !!
وحشت غرب از اسلام که افسانه ها و اسطوره هاي باستاني به آن دامن زده اند ، از دهه 1980 به بعد در يک سري از تحولات به شدت احياء شده است . در اين فرايند اسلام به نظام اعتقادي يکپارچه تبديل شده است و تنوعات داخلي يا انواع بافتهايي که در آن عمل ميشود ، توجه نميشود .
به اين صورت نه در مقابل يک نوع اعتقاد مذهبي مخالف ، که بر عليه تمام تمدن غرب قرار گرفته است و به عنوان کنايه اي براي وحشي گري ، سرکوب و عقبگرد به سوي (دوران تاريک ) قرون وسطي معرفي ميشود .
مک کولاف در اين رابطه مي نويسد :
اگر آمريکا بتواند افکار عمومي دنيا را متقاعد کند که مسلمانان وحشي و خشن هستند ، آنگاه کشتن آنها تخريب اموالشان مقبول تر به نظر خواهد رسيد . اين قالب تبليغاتي به طور معمول به وسيله رسانه هاي گروهي پخش ميشود ، به گونه اي که اين رسانه ها تصوير معدودي از مسلمانان جنگجو را به عنوان نماينده اسلام بازنمايي مي نمايند .
آگاه باشيم
+ نوشته شده در جمعه بیست و نهم دی ۱۳۹۱ ساعت 20:34 توسط بافی
|
اعوذبالله من شر نفسی و من شر شیطان لعین الرجیم